*
شرح سوال اول پژوهشی
چه سیستمی را پیشنهاد می کنید که از طریق آن فعالیت های تحصیلی جاری دانشجویان نه صرفا به محیط آکادمیک محدود شوند بلکه در راستای حل یکی از مسائل موجود آن حوزه علمی و یا پر کردن خلاءى در زمینه های مربوط به کار آیند؟
چگونه می توان سیستم مشابهی را در حوزه علوم انسانی پیاده سازی نمود؟
شرح مسئله
در بسیاری از کشور های خارجی پروژه های شهری و حتی ملی به کمک تیم های دانشجویی انجام می شود که هنوز مشغول به تحصیل هستند. در واقع به اجرا در آوردن این پروژه ها و اقدامات توسط این دانشجویان به مثابه کارگاهی عملی برای بالا بردن سطح مهارت های اجرایی و عملیاتی آنها به حساب می آید و در عین حال نیز تلاش آنها در راستای تحقق اهداف یک پروژه یا اقدام حقیقی بکار گرفته می شود و قسمتی از نیاز های آن جامعه را مرتفع می سازد. این فرایند در حوزه رشته های فنی و مهندسی به مراتب رایج تر و البته ملموس تر برای مخاطبان خارجی می باشد. اما آنچه در این مساله انتظار می رود به کار گیری نیروی دانشجویی در اقداماتی است که مربوط به حوزه علوم انسانی و رشته های موجود در دانشگاه می باشند. طبیعتا بخشی از حل این مساله باید به مقوله چگونگی یافتن این قبیل پروژه ها و اقدامات و نحوه مذاکره و اقناع کارفرمایان آنها بپردازد. به این معنی که این نیروی دانشجویی در بازار کار به مدد برتری هایی که می تواند نسبت به سایر گروه های غیر داشته باشد باید به رقابت بپردازد و در نظر کارفرمایان مطلوب جلوه کند و متکی به توانایی های خود باشد نه اینکه از طریق تعریف سازوکار های قانونی و مقرراتی کارفرمایان به اجبار فعالیت های مذکور را به این گروه های دانشجویی واگذار کنند. توجه به موسسات و مراکز بخش خصوصی و غیر دولتی به عنوان بخشی از مخاطبان این سیستم نباید فراموش شود.
در طراحی این سیستم باید چند امر مورد توجه قرار گیرد و در حل مساله لحاظ شود: اول آنکه سیستم مذکور باید توانایی کسب درآمد و به دست آوردن بخشی از استقلال مالی را برای دانشجویان فعال در پیشبرد پروژه داشته باشد و علاوه بر آنکه این کسب درآمد باید متناسب با وضعیت معیشتی دانشجو مانند تاهل یا تجرد و ترم تحصیلی دانشجو باشد، نباید به فرایند تحصیلی او صدمه ای وارد سازد و در دل فعالیت های تحصیلی تعریف شود .
دوم اینکه مشارکت در این پروژه ها همانند یک دوره کارآموزی و کسب مهارت برای دانشجویان به حساب آید به نحوی که در کنار کسب دانش تئوریک که در محیط دانشگاه حاصل می شود به دانشجو مجال کسب مهارت های عملی و تجربه های اولیه در آن زمینه را بدهد به گونه ای خلاء تجربی موجود در دانشجویان دانشگاه را تا حد مطلوبی بر طرف نماید.
و نکته سوم که دارای اهمیت فراوانی است و در همه مراحل حل مساله باید به آن توجه شود رعایت چارچوب ها و معیار های فرهنگ انقلاب اسلامی در طی فرایند حل مساله می باشد به نحوی که راه حل ارائه شده در مغایرت با یک یا چند اصل و معیار انقلاب اسلامی قرار نگیرد.